نویسنده‌: یحیی سهرابی

همان‌گونه که همه نیک می‌دانیم ما حامل رسالت و مأموریتی هستیم که آسمان‌ها، زمین و جمیع مخلوقات خداوند رحمان حتی از تصور پذیرش چنان بار سنگینی به‌فرموده‌ی قرآن به ترس و وحشتی سرسام‌آور دچار شدند. اما بر اساس حکمت خداوندی و طبق نقشه‌ای از قبل طراحی‌شده انجام چنین مسئولیتی عظیم به انسان تفویض گردید. این مأموریت عبارت است از حرکت در مسیر عبودیت الله و دعوت تک‌تک افراد جامعه به این مسیر مبارک.
استاد شهید ناصر سبحانی چه دقیق و موشکافانه به این مقوله‌ی حیاتی می‌پردازد و می‌فرماید که جامعه‌ی بشری جاهلانه و ظالمانه از حمل چنین رسالتی شانه خالی کرده‌اند و با این اقدام ویرانگر خط سیر طبیعی بشری را دچار انحرافی دهشتناک نمودند که بکلی مسیر تاریخ حیات بشری را هم تغییر داد. در این شرایط بحرانی و بر اساس میزان قرآنی، نامتعارف قرار است ما این انحراف ناگوار را اصلاح نماییم. اما با چه هزینه‌ای؟ با هزینه تقبل سنگینی و مرارتهای شانه خالی کردن‌های اکثریت افراد جامعه بشری از ادای مسئولیت و مأموریت دعوت لااله الا الله. برادران و عزیزان ایمانی، طبیعت مسیر دعوت اسلامی با روشنگری‌های امامان هدی و شهیدان راه آزادی حقیقی یعنی حسن البنا و سید قطب اکنون بر همه آشکار است. اما نکته‌ای بسیار بزرگ در این مقوله ضروری است که بیش از این باید بدان پرداخت و آن این است که مسئولیت و رسالتی با آن اهمیت و عظمت لاجرم نیازمند مدیریت و تدبیری است دقیقاً هم‌سنگ آن مسئولیت و مأموریت و در غیر این حالت اصل موضوع و محتوا دچار ضرر و آسیبی سنگین خواهد گشت. از طرفی باز بر اساس طبیعت مسیر دعوت اسلامی‌، مدیریت دعوت لااله الا الله شبیه سکانداری کشتی است در شبی تاریک و طوفانی و نا آرام که لحظه به لحظه این حرکت و این کشتی می‌تواند آبستن حوادثی بسیار گردد و سخت نیازمند سکانداری است که در هر شرایطی جهتگیری و موضعی ماهرانه اتخاذ نماید تا کشتی و سرنشینان به سرمنزل مقصود خویش دست یابند. با تحقیق و پژوهش در مدلهای مدیریتی امروز جهان نزدیکترین مدل مدیریت برای دعوت اسلامی تفکر و مدیریت استراتژیک است. در تفکر و مدیریت استراتژیک همانند سکانداری آن کشتی در آن ظروف متغیر و نابسامان بر اساس تغییرات لحظه به لحظه محیطی موضعگیری سیستم مدیریتی هم به‌طور خودکار متحول می‌گردد. مدیریت دعوت هم به چنین حالتی شباهت دارد. کشتی دعوت لااله الاالله در این جهان ناآرام و بحران‌زا و پر حادثه به پیش می‌رود و در صورتیکه سکاندار این کشتی تاریخ‌آفرین همنوا با متغیرات منتظره و غیرمنتظره به پیش نرود، در همان اوایل سفر به گل خواهد نشست.
به اعتقاد راقم این سطور مدیریت جماعت دعوت و اصلاح بر اساس متغیرات محیط داخلی و خارجی به شدت نیازمند تغییر و تدوین استراتژی نوینی است مبتنی بر دو رویکرد شفاف:
اول تلاش در راستای افزایش مقبولیت، محبوبیت و مشروعیت عمومی‌؛ دوم تلاش در جهت کارامدی بیشتر. در این شرایط نابسامان و آشفته کشور عزیزمان ایران که دلها از هم گسسته، برنامه‌های رشد و توسعه و رفاه اجتماعی همه بر دستان مدیران کل مانده، و یأس و ناامیدی جمعی بر روح و روان مردم مستولی گشته، این محیط اجتماعی و این مردم رنجدیده دوران تشنه لبان در پی آب زلالی هستند که عطش طولانی خویش را از آن سیراب سازند. مردم و فضای کشور ما نیازمند هوایی تازه است، هوایی متفاوت از آلودگی‌های نامطبوع کنونی که گرد و غبار را بر چهره اهل قبیله نشانده است. در این ظروف و شرایط اکثر نیروهای اجتماعی و سیاسی از مقبولیت و مشروعیت افتاده‌اند و مردم به‌دنبال کسی هستند که دلسوزانه و صادقانه دستشان را بگیرد و از این مهلکه برهاند.
جماعت دعوت و اصلاح می‌تواند با تدوین یک استراتژی مسئولانه و مدبرانه بارقه‌ای از امید و خوش‌بینی به آینده را در دل بندگان خدا برویاند. این راهبرد می‌تواند معطوف به «عملگرایی و واقعیتهای اجتماعی» کشورمان باشد؛ یعنی به‌جای فلسفه‌بافی باید مستقیماً به سراغ واقعیتهای ملموس و عیان حیات فکری، فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، معیشتی، اجتماعی و سیاسی کنونی ما برود. این راهبرد بر دو راهکار اساسی استوار است:
اول: خدمات عمومی.
دوم: دستیابی به ولاء، مرجعیت و محوریت در میادین متنوع حیات اجتماعی کشور.
1. خدمات عمومی که عرصه‌ای بسیار گسترده را شامل می‌شود که هرکس به فراخور تخصص و توان و علاقه‌اش می‌تواند در آن سهیم باشد که عبارتند از:
-خدمات سیاسی: دفاع از حقوق اساسی مردم که شامل آزادی اندیشه و بیان، عدالت و برابری سیاسی و اجتماعی است هر چند که برای جماعت و افرادش هزینه‌بردار باشد.
-خدمات اجتماعی: مجموعه اقداماتی را شامل می‌شود که دلسوزی و غمخواری دعوت ما را نسبت به مردم دردمند و خسته‌دل به اثبات می‌رساند از سرپرستی کودکان یتیم گرفته تا فداکاریهای یک معلم دلسوز در مناطق روستایی و عشایری کشور، از پیگیری مشکلات و مسائل مردم یک محله شهری با خاستگاههای فکری و اجتماعی متفاوت گرفته، تا نجات یک فرد معتاد از دام اعتیاد، خلاصه راه خدمت به بندگان خدا بی‌نهایت است.
ما با این اقدامات حسنه جاپای «یه‌کگرتووی ئیسلامی کوردستان» عراق می‌گذاریم که در شرایطی مشابه اوضاع ناخوشایند کنونی جامعه ما و با بروز اختلافات عمیق احزاب کردی و اسلامی اتحادیه‌ی میهنی کردستان و پارت دموکرات کردستان و حرکت اسلامی کردستان«بزوتنه‌وه‌ی ئیسلامی» و راه افتادن جنگهای ویرانگر بین آنان این جماعت خیرخواه با رحمت اسلامی خویش اقدام به صلح و آشتی و مصالحه میان طرفهای متخاصم نمودند. از سوی دیگر سرپرستی بسیاری از یتیمان و آسیب‌دیدگان آن روز کردستان را با نهایت دلسوزی و مهرورزی پذیرا شدند که هیچگاه از ذهنیت تاریخی ملت ما پاک نخواهد شد و اگر این جماعت اسلامی کردی امروز دارای پایگاهی اجتماعی در میان مردم است نتیجه خدمات اجتماعی سیاسی آنان در آن لحظات حساس است.
راهکار اساسی دوم: مشارکت جدی و فعال در تمامی عرصه‌های فکری، ادبی، هنری، ورزشی، بازار و اقتصاد، سیاست و انتخابات، آموزش و پرورش، دانشگاهها، و کلیه مراکزی که حیات و فعالیت انسانی مردم در آن جریان دارد. و این همان قاعده مسکوت مانده‌ای است که استراتژیست و مجتهد در فقه الدعوة ما استاد «محمد احمد الراشد» در کتاب دعوی «صناعة الحیاه » بدان پرداخته که با الهام از آن اجتهاد ما نهضتی را می‌توانیم به‌راه اندازیم که هدف آن نفوذ در تمامی شریانهای حیات انسانی جامعه ماست و رقابت بی‌امان و در عین حال اخلاق‌مدار ما در راه رسیدن به «ولاء، مرجعیت و محوریت» در بین مردم است. البته این نیازمند دیدگاه عملگرای ماست که تمامی زمینه‌های انسانی را مجال دعوت، جهاد و مبارزه بدانیم. ما می‌خواهیم با دستان پاک و قوی و با انرژی و با تدبیر خویش زمام امور را با نظارت قرآن عظیم و سنت رسول الله-ص- به‌دست بگیریم. تمامی میدانها آنگونه که امام بنا و استاد راشد بدان پرداخته‌اند مجال دعوت ماست محیط‌های کارگری، تاکسیرانی و حمل و نقل؛ عرصه‌های حضور جوانان و زنان همه و همه محیط دعوت ماست.
ثمرات و فرصتهای مورد انتظار از استراتژی جدید:
1. جلب رضایت و اعتماد عمومی مردم؛ مطمئن باشید مردم ما هیچگاه خدمات انسان‌دوستانه و مردم‌دارانه شما را فراموش نخواهند نمود.
2. اثبات کارآمدی و توان مدیریت در زمینه‌های مختلف اجتماعی؛ به‌گونه‌ای که مردم در هر زمینه‌ای می‌توانند به مدیریت و کارایی بالای تخصصی شما اعتماد نمایند.
3. تنگ شدن عرصه بر افراد راکد و افسرده حال و تنبل و ضعیف و فاقد کارایی جهت انتخاب یکی از دو راه؛ راه مجاهدت و تلاش و جدیت در راستای تحقق استراتژی‌های تدوین‌شده جماعت و یا کنار کشیدن نهایی از میدا ن دعوت و خدمت به مردم.
4. فراهم شدن زمینه ظهور افراد پر انرزی و خلاق و فعال و جلوگیری از هدر دادن استعدادها و قابلیت‌های افراد جماعت و ایجاد شور و هیجان و انگیزش تازه در کل ساختار و اقدامات آن. در پایان خاطرنشان می‌سازم که راز موفقیت هر استراتژی مدیریت مؤثر آن استراتژی است که در صورت مدیریت ضعیف، با کارایی پایین موفقترین استراتژی‌ها منتج به نتیجه نخواهد شد.

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته